CBT یا درمان شناختی رفتاری شاخه از روان درمانی است که تا کنون اثبات کرده برای رفع طیف وسیعی از مشکلات کارآمد است. مشکلاتی همچون افسردگی، مصرف الکل و مواد مخدر، زناشویی، اختلالات خوردن، اختلالات اضطرابی و همچنین بیماری های حاد روانی با CBT قابل درمان است. وبسایت روانکلاس به عنوان جامعترین سایت آموزشی روانشناسی در ایران مطلبی مفید و کاربردی در مورد CBT
( سی بی تی یا درمان شناختی رفتاری ) را برای متخصصین و علاقهمندان حیطه روانشناسی گردآوری کرده است، که در ادامه می خوانید.
تحقیقات متعددی تا کنون انجام شده است که به تاثیر به سزای CBT در بهبود کیفیت زندگی اشاره دارد. برخی از پژوهش ها مدعی هستند که CBT نه فقط به اندازه سایر اشکال روان درمانی که بیشتر از آنها و حتی در مواردی بیشتر از داروهای روانپزشکی در درمان اثربخش است.
شاید بهتر است تاکید کنیم که پیشرفتهای مبتنی بر CBT به طور توامان بر اساس تحقیقات و عملکرد بالینی در اتاق درمان صورت پذیرفته است. یعنی درمان شناختی رفتاری رویکردی است که از صحت ایجاد تغییر در درمانجو و نیز از اثربخش بودن آن، شواهد بسیار و کافی موجود است. بر همین اساس CBT با بسیاری از دیگر شاخه های روان درمانی تفاوت دارد.
در اینجا بهتر است با اصول و ایده های اساسی CBT آشنا شویم:
1- مشکلات روانشناختی تا حدودی بر شیوه های معیوب و یا غیرمفید فکر کردن استوار است.
2- مشکلات روانشناختی تا حدودی بر الگوهای آموخته شده از رفتارهای غیر مفید استوار است.
3- افراد که از مسائل روانی خود رنج می برند، می توانند راه های مقابله با آن مسائل را بیاموزند و از این راه علائم و نشانه های بیماری شان را تسکین داده و به افرادی کارآمد در زندگی خود تبدیل شوند.
درمان CBT به طور معمول شامل تلاش برای تغییر الگوهای اندیشیدن و تفکر است. استراتژی های معمول CBT برای این منظور ممکن است به این شیوه ها باشد:
1- یادگیری این مورد که چگونه فرد با شیوه های معیوب تفکر، شناخت از خود را تحریف کرده و به این ترتیب ایجاد مشکل می کند. سپس فرد می تواند یادگیری خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.
2- بهبودی با دریافت درکی بهتر از رفتار و انگیزه های دیگران.
3- استفاده از مهارت های حل مساله برای مدیریت رویارویی با وضعیت های دشوار.
4- آموزش بسط دادن حس اعتماد به نفس در مورد توانایی های درمانجو.
درمان CBT همچنین به طور معمول شامل تلاش هایی برای تغییر دادن الگوهای رفتاری است. استراتژی های معمول CBT برای این هدف ممکن است به این شیوه ها باشد:
1- مواجه شدن درمانجو با ترس های خود به جای اجتناب کردن از آنها.
2- استفاده از رُل پلی (Role play) جهت آمادگی در برابر مشکلات بالقوه در تعامل با دیگران.
3- یادگیری ساکت کردن ذهن و آرام کردن بدن.
در درمان CBT لزوما از همه این استراتژی ها استفاده نمی شود. بلکه ترجیح بر این است که روان درمانگر و درمانجو باهم و در یک اقدام مشترک، برای ایجاد درک بهتری از مشکل و یافتن استراتژی دقیق حل مشکل با یکدیگر همکاری کنند.
تاکید CBT بر کمک به درمانجویان به گونه ای است تا آنها بتوانند به طور شخصی، در ادامه تراپیست و درمانگر خود باشند. این مهم از طریق تمرینات در حین برگزاری جلسات درمان و نیز تمرین هایی شبیه به تکالیف منزل که خارج از اتاق درمان صورت می پذیرد، به درمانجویان کمک می کند مهارت های مقابله ای (Coping) خود را توسعه دهند و به این موجب آنها قادر خواهند بود یاد بگیرند که چگونه تفکر، احساسات آسیب زا و رفتارهای خود را تغییر دهند.
درمانگران CBT به آنچه در زندگی روزمره فرد می گذرد اهمیت می دهند نه آن چیزی که منجر به ایجاد مشکلات او شده است. مقدار معینی از اطلاعات درباره تاریخچه شخصی فرد مورد نیاز است، اما تمرکز اصلی بر زمان پیش روی شخص است. که به این ترتیب راه های موثرتری برای مواجهه با ادامه زندگی در فرد ایجاد می شود.
منبع : (Society of Clinical Psychology)